Web Analytics Made Easy - Statcounter

انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اسفند امسال برگزار می شود و جریانات سیاسی از هم اکنون در تدارک حضور در این رقابت هستند. به همین منظور با مهندس محمدرضا باهنر رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و عضو مجمع تشیخص مصلحت نظام درباره آرایش انتخابات پیش رو به گفتگو نشستیم.

بخش نخست گفتگو با محمدرضا باهنر را در ادامه می خوانید:

*****

عملکرد مجلس یازدهم را چه طور ارزیابی می کنید، آیا شعارهای این مجلس محقق شده اند و مردم از این مجلس رضایت دارند؟

چندی پیش یک جمله ای را گفتم که نقدهایی به من شد اما باز آن را تکرار می کنم چون به آن اعتقاد دارم، متأسفانه ۹۰درصد نامزدهای نمایندگی مجلس نه اختیارات نماینده، نه مسئولیت ها نماینده و نه امکانات مملکت را دقیق می دانند بنابراین یک وعده های عجیب و غریبی وغیره ممکنی در حوزه های انتخابیه خود زمان انتخابات می دهند اما وقتی به مجلس می آیند متوجه می شوند آن وعده ها شدنی نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای آنکه این حرف ها و کارهای متضاد بتواند مدیریت شود و یک کارآمدی نسبی در مجلس به وجود بیاید جریان های سیاسی باید بتوانند هم افراد کارآمد را به عنوان نامزد مورد حمایت خود در انتخابات معرفی و هم این افراد کارآمد را در مجلس مدیریت کنند. هم اکنون فراکسیون انقلاب اسلامی با ۲۴۰ عضو اکثریت کرسی های مجلس یازدهم را در اختیار دارد اما در ذیل این فراکسیون ۷ یا ۸ خردگفتمان است که بعضا اینها براساس گرایش های مختلف شان با هم اختلاف دیدگاه دارند و متفاوت فکر می کنند، به همین دلیل در هنگام رأی گیری ها به ویژه رأی اعتمادها مشخص نیست اکثریت نمایندگان چه طور رأی می دهند چون هر نماینده از زاویه نگاه خودش تحلیل می کند و تصمیم می گیرد. اگر من خودم نیز امروز در مجلس می بودم اصلا نمی توانستم پیش بینی کنم یک پیشنهاد با چه نسبتی از آرا تصویب می شود یا اصلا رأی نمی آورد، حال آنکه در گذشته این طور نبود و می شد نسبت آرا را حدس قریب به یقین زد. معتقدم مدیریت فراکسیونی در مجلس ضعیف شده است.

رئیس و هیأت رئیسه مجلس باید بر دل نمایندگان ریاست کنند

شما از مدیریت نمایندگان در مجلس صحبت کردید، چه طور این کار می تواند انجام شود؟

بالاخره دوره های مختلفی در مجلس بودم و یکسری نکاتی را یاد گرفتم، معتقدم رئیس و هیأت رئیسه مجلس باید بر دل نمایندگان ریاست کنند، اینکه بگویند «به چپ چپ به راست راست، از جلو نظام، حالا به این موضوع رأی بدهید و به این موضوع رأی ندهید»، نماینده مجلس زیر بار حرف مقتدرانه و دستوری و امریه صادر کردن نمی رود. هر نماینده ای برای خودش تحلیل دارد و براساس آن عمل می کند. همان طور که اشاره کردم خورده گفتمان هایی ذیل فراکسیون اکثریت تحت عناوین مختلفی همچون عدالتخواهی، شفافیت خواهی و غیره هستند که بعضا براساس نگاه خود تصمیم می گیرند.

شفافیت آرای نمایندگان کار را بدتر می کند

اتفاقا «شفافیت» از شعارهای انتخاباتی برخی نمایندگان بود، آیا به این شعار عمل شد؟

طبق آیین نامه داخلی، آرا نمایندگان در مجلس غیرعلنی است اگر هم قرار به علنی شدن آرا باشد، ۲۵ نماینده باید تقاضا بدهند، بعد رأی گیری انجام شود اگر این پیشنهاد رأی آورد، در آن صورت رأی گیری علنی می شود. بعضی فکر می کنند شفاف شدن آرای نمایندگان کار را بهینه می کند اما من معتقدم شعار «شفافیت» اگر درباره رأی نمایندگان اتفاق بیفتد به ضدخودش تبدیل می شود و کار را بدتر می کند چون وقتی رأی گیری غیرعلنی باشد نماینده بین خود و خدای خود تصمیم می گیرد که چه نوع رأیی بدهد اما وقتی قرار به شفافیت آرا باشد سریع در ذهن خودش محاسبه می کند و چرکه می اندازد چه رأیی دهد که فردا از جانب همسر، فرماندار، استاندار، امام جمعه و غیره مورد نقد و انتقاد قرار نگیرد. اینکه در دنیا نیز اصولا آرا انتخاباتی غیرعلنی است و پشتش فلسفه وجود دارد.

تقسیم بندی های سیاسی به هم ریخته است

آیا این نقدهایی که به عملکرد مجلس یازدهم وارد می شود، برآمده از نقص هایی بود که در مکانیزم انتخاب نامزدهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۸ وجود داشت؟

مدتی است که تقسیم بندی های سیاسی به هم ریخته است و نمایندگان بعد از ورود به مجلس خیلی متحد به جریان، جبهه یا حزبی که از آنها زمان انتخابات حمایت کرده نیستند و می گویند «ما مستقلیم، خودمان رأی آوردیم و تصمیم می گیریم». این دیدگاه به شدت مجلس را ناکارآمد می کند، کما اینکه می بینیم فراکسیون های درون مجلس ژله ای شده اند و نمایندگان در زمان رأی گیری ها خیلی متنوع عمل می کنند.

اتحاد جریان اصولگرایی اتفاق نمی‌افتد

پس اگر این طور باشد که آیا دیگر نیازی به تشکیل سازوکارهای انتخاباتی است؟

خیر. ما چاره ای جز این کار نداریم. البته معتقدم از ابزارهای مردم سالاری این است که ۳ تا ۵ حزب قدرتمند، پاسخگو، صاحب امتیاز و فعال در چارچوب نظام نیاز داریم اما فعلا که چنین احزابی نداریم. هم اکنون تعداد زیادی حزب و تشکل سیاسی از وزارت کشور مجوز کسب کرده اند که اکثریت قریب به اتفاق شان نیز فعالیت خاصی انجام نمی دهند، فقط نزدیک انتخابات چند جبهه متشکل از ۴۰ یا ۵۰ حزب دور هم جمع می شوند و اعلام موجودیت می کنند، کاملا هم رویکرد ژله ای دارند. من به عنوان یک فعال سیاسی تمام تلاشم را انجام می دهم که جریان اصولگرایی با هم متحد شود و یک لیست دهد؛ این چشم انداز امید ماست ولی اتفاق نمی افتد.

برخی جریانات اصولگرایی دیگر مرا اصولگرا نمی‌دانند، می‌گویند«تو لیز خوردی و لیبرال شدی»

چرا اتفاق نمی افتد؟

بالاخره فاصله ها زیاد شده است، برخی جریانات اصولگرایی هستند که من باهنر را نیز دیگر اصولگرا نمی دانند، می گویند «تو به تدریج لیز خوردی و لیبرال و نئولیبرال شدی». برخی ها هستند که اصلا رقبای سیاسی خود را ضدنظام، ضد ولایت فقیه و ضدارزش ها تعبیر و تفسیر می کنند، در حالی که این طور نیست. خیلی روشن و شفاف عرض کنم که افراد زیادی را می شناسم که انقلاب و نظام را قبول دارند، ایران مستقل را می خواهند، به خط امام و رهبری پایبند و مقلد رهبر معظم انقلاب هستند ولی باهنر را قبول ندارند؛ خوب اشکالی ندارد من را قبول نداشته باشند اما برخی دوستان می گویند «هر کس من را قبول ندارد ضدنظام است» بنابراین این شکاف ها اتفاق می افتد.

رها نکردیم تا هر کس هر کاری دلش خواست بکند

به همین خاطر می فرمایید وحدت اصولگرایان اتفاق نمی افتد؟

هدف ما وحدت ۱۰۰ درصدی اصولگراهاست اما به آن نمی رسیم. حالا برخی وحدت ۸۰ درصدی را ممکن می دانند و برخی دیگر از وحدت ۷۰ درصدی سخن می گویند. در مجموع این طور نیست که ما رها کرده باشیم تا هر کس هر کاری دلش خواست بکند.

بیشتر بخوانید:

باهنر: آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط می‌گذارد،نه شما

باهنر: جریان اصلاحات نباید به فتنه‌گری، اغتشاش و هنجارشکنی دچار شود

۲۱۶۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1784388

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: محمدرضا باهنر رقابت انتخاباتی مجلس یازدهم اصولگرایان اتفاق نمی افتد رأی گیری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۱۶۱۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقلب و تقلای پادشاهان عریان لیبرال دموکراسی

قبل از آنکه «فیک‌نیوز» (اخبار جعلی) و «دیس‌اینفو» (کژآگاهی) در عصر «رسانه‌های نوین» و دوران «پسا‌‌ـ‌حقیقت» در قرن ۲۱ سکه مباحث روز اجتماعی و سیاسی شود، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در خدمت به منافع امپراطوری ملکه مشغول تولید و نشر اخبار جعلی و کژآگاهی بود. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، شهاب اسفندیاری در یادداشتی نوشت: سازمان رسانه‌ای بی‌بی‌سی را نباید صرفاً با سرویس جهانی آن اشتباه گرفت. گاهی در ایران حتی بخش فارسی بی‌بی‌سی را که جزو کوچکی از سرویس جهانی بی‌بی‌سی است با کل سازمان بی‌بی‌سی اشتباه می‌گیرند. سازمان بی‌بی‌سی با حدود 20 هزار کارمند و حدود 5 میلیارد پوند بودجه سالانه یک سازمان عظیم رسانه‌ای است که بخش عمده نیروی انسانی و بودجه آن معطوف به تولیدات و شبکه‌های داخلی (ملی و محلی) است. تولید برنامه و پخش خبر برای مخاطبان داخلی تحت ضوابط و مقررات بسیار شدیدی است و این سازمان به‌گونه‌ای سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری می‌شود که بین احزاب سیاسی اصلی متهم به سوگیری و جانبداری نشود. هرچند احزاب و گروه‌های دیگر همواره بی‌بی‌سی را به تبعیت از «طبقه حاکم» و «نظام دوحزبی مستقر» متهم می‌کنند و شواهد زیادی هم دارند.

بودجه این سازمان از محل عوارض اجباری دریافت‌شده از مردم تأمین می‌شود. علاوه بر نهاد تنظیم‌گر «آفکام» که بر همه رسانه‌ها در انگلستان نظارت می‌کند، هیئت امنای بی‌بی‌سی که به‌پیشنهاد دولت و با حکم ملکه یا پادشاه انگلستان منصوب می‌شوند نظارت عالیه بر عملکرد آن را به‌عهده دارند و رئیس آن را تعیین می‌کنند. وزیر فرهنگ انگلستان و کمیسیون فرهنگی پارلمان نیز در تصویب بودجه سالانه بی‌بی‌سی و نظارت بر عملکرد آن دخیل هستند، بدین ترتیب عملکرد بی‌بی‌سی در داخل این کشور به‌شدت تحت نظارت و کنترل نهادهای مختلف حاکمیت است و آن تصوری که از رعایت ضوابط حرفه‌ای و بی‌طرفی در اذهان وجود دارد عمدتاً به‌دلیل سازکارهای عملکرد این سازمان در داخل انگلستان است.

سرویس جهانی بی‌بی‌سی اما به‌کلی داستان دیگری دارد، این سرویس که در ابتدای تأسیس «سرویس امپراطوری» نام داشت صراحتاً مأموریتی در خدمت امپراطوری بریتانیا خصوصاً در کشورهای مستعمره یا مشترک المنافع به زبان انگلیسی و به ده‌ها زبان دیگر داشت. بودجه این سرویس تا چند سال قبل مستقیماً توسط وزارت امور خارجه انگلستان تأمین و پرداخت می‌شد که چندی قبل برای رفع اتهام «مهره دولت» بودن خبرنگاران آن، منبع تأمین بودجه سرویس جهانی را هم از همان عوارض عمومی قرار دادند که البته در عمل تفاوتی نداشت. با توجه به اینکه رئیس سازمان جاسوسی خارجی انگلستان (MI6) هم توسط وزیر امور خارجه تعیین می‌شود، در طول تاریخ همکاری و هماهنگی نزدیکی میان وزارت امور خارجه, MI6 و سرویس جهانی بی‌بی‌سی برقرار بوده است.

البته در سرویس جهانی هم برای رعایت کیفیت اطلاع‌رسانی و خبر طبعاً ضوابطی لااقل روی کاغذ وجود داشت و ادعای «استقلال تحریریه» مطرح بوده است، اما تاریخ سرویس جهانی بی‌بی‌سی آکنده از مصادیق و نمونه‌های مختلفی است که دخالت مستقیم و اعمال نظر صریح دولت انگلستان در تعیین خط‌مشی‌ها و حتی محورهای تبلیغی و خبری در زمان‌ها و موقعیت‌های خاص سیاسی و دیپلماتیک را آشکار می‌کند، در این خصوص چند سال قبل تحقیق جامعی تحت عنوان «مهاجران و دیپلماسی» با مدیریت ماری جیلپسی و آلبان وب انجام شد که عملکرد سرویس جهانی را طی یک دوره 80ساله (از 1932 تا 2012) مورد بررسی قرار داد.

بخشی از این تحقیق را آنابل سربرنی ـ استاد سابق رسانه در دانشگاه سواز لندن ـ و معصومه طرفه ـ از پژوهشگران و کارکنان سابق بی‌بی‌سی ـ در مورد بخش فارسی سرویس جهانی بی‌بی‌سی انجام دادند. نسخه کامل پژوهش آنها در سال 2014 در انگلستان در قالب کتابی مستقل منتشر شد که اخیراً با عنوان «بی‌بی‌سی فارسی و منافع انگلیس در ایران» ترجمه و منتشر شده است. نویسندگان این کتاب ادعا دارند که تلاش کرده‌اند از موضعی آکادمیک و بی‌طرف به عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در پنج دوره مهم از تاریخ این رسانه ـ سقوط رضاشاه، ملی‌شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی، جنگ افغانستان و وقایع 1388 ـ بپردازند. آنها با استفاده از اسناد دولتی تازه انتشاریافته در انگلستان و نیز مصاحبه با برخی کارمندان بی‌بی‌سی فارسی و برخی دیپلمات‌های سابق این کشور تلاش می‌کنند به این پرسش بپردازند که تا چه‌اندازه بی‌بی‌سی فارسی در عملکرد خود مستقل بوده و چقدر تحت تأثیر سیاست‌های دولت و وزارت امور خارجه انگلستان بوده است؛ پرسشی که شاید پاسخ آن برای بسیاری واضح و بدیهی باشد اما مستنداتی که آنها در این کتاب ارائه می‌کنند جای هرگونه تردیدی باقی نمی‌گذارد.

اسناد و مدارکی که در این کتاب در خصوص عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در مقطع نهضت ملی شدن صنعت نفت ارائه شده حقیقتاً تکان‌دهنده است، نه از این جهت که تا پیش از نقش این رسانه در تأمین منافع انگلستان بی‌اطلاع بودیم بلکه از این جهت که محورهای تبلیغی که در آن زمان به‌دستور مقامات دولتی و دیپلمات‌های انگلستان به بی‌بی‌سی فارسی جهت تحریف حقایق و نشر اکاذیب ابلاغ می‌شد، بسیار شبیه محورهای تبلیغی است که در سال‌های اخیر از بی‌بی‌سی فارسی شاهد بوده‌ایم،
به‌عنوان مثال در آن سال‌ها به بی‌بی‌سی فارسی ابلاغ شده بود که به محمد مصدق به‌عنوان فردی لجوج و سازش‌ناپذیر حمله کنند که حاضر نشده است پیشنهادهای خوب انگلیس و آمریکا برای توافق در مورد نفت را بپذیرد، منافع ایران را به خطر انداخته و اقتصاد ایران را با بحران مواجه کرده و چهره ایران را در مجامع بین‌المللی تخریب کرده است، این دقیقاً شبیه خط تبلیغی است که رسانه‌های غربی و بخش‌های فارسی آنها در جریان مذاکرات هسته‌ای علیه ایران به‌راه می‌انداختند.

پس از کودتای 28 مرداد نیز دستورالعملی به بی‌بی‌سی فارسی داده می‌شود که چند محور مهم داشته است: اینکه القا شود انگلستان و بی‌بی‌سی از وقوع این کودتا اطلاع نداشته‌اند؛ اینکه از لفظ «کودتا» برای این واقعه استفاده نشود و به عنوان «قیام خودجوش مردم ایران» معرفی شود؛ اینکه القا شود شوروی و حزب توده دنبال کودتا در ایران بوده‌اند که با این قیام ناکام مانده‌اند؛ و اینکه ایران برای اقتصاد بحران‌زده خود نیازمند تداوم قرارداد نفتی با انگلستان است و ملی شدن این صنعت به ضرر ایران است. عجیب اینکه بعد از 70 سال هنوز برخی مدعیان دانش و روشنفکری همچنان همان خط تبلیغ بی‌بی‌سی فارسی علیه ملی شدن صنعت نفت را تکرار می‌کنند و آن را به صنعت هسته‌ای هم تعمیم می‌دهند.

پروفسور ارواند آبراهامیان در نقدی که بر کتاب سربرنی و طرفه در مجله علمی «مطالعات ایران» منتشر کرده تأکید می‌کند که در زمان ملی شدن صنعت نفت اساساً در سرویس جهانی بی‌بی‌سی ادعایی مبنی بر «گزارش عینی و بی‌طرفانه» وجود نداشت که پرسش آنها محل بحث باشد. او اضافه می‌کند که چه بسا جرج اورول نویسنده کتاب 1984 ایده «وزارت حقیقت» را از ساختمان سرویس جهانی بی‌بی‌سی در پرتلند پِلِیس لندن گرفته باشد، چرا که زمانی در همین ساختمان در بخش سرویس هند مشغول به کار بود. به عبارت دیگر دروغ گفتن، جعل کردن، تهی کردن واژه‌ها از معنا و واژگون نمایاندن واقعیت‌ها در «وزارت حقیقت» – آنگونه که در رمان 1984 به تصویر کشده شده – مبتنی بر تصویر ذهنی اورول از سازمان و عملکرد سرویس جهانی بی‌بی‌سی بود.

بدین ترتیب قبل از آنکه «فیک‌نیوز» (اخبار جعلی) و «دیس اینفو» (کژآگاهی) در عصر «رسانه‌های نوین» و دوران «پسا - حقیقت» در قرن 21 سکه مباحث روز اجتماعی و سیاسی شود، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در خدمت به منافع امپراطوری ملکه مشغول تولید و نشر اخبار جعلی و کژآگاهی بود. به تعبیر پروفسور حمید دباشی اساساً «بی‌بی‌سی مادر همه اخبار جعلی بود».

یک نکته قابل توجه اینکه در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، برخی کارکنان ایرانی بی‌بی‌سی فارسی اعتصاب کردند و حاضر نشدند در تولید و پخش اخبار جعلی و دروغ علیه مصدق و کشور خود همکاری کنند و بی‌بی‌سی ناچار شد حتی برای گویندگی اخبار از انگلیسی‌هایی استفاده کند که فارسی بلد بودند اما با لهجه غلیظ انگلیسی سخن می‌گفتند؛ همچنین از خبرنگارانی گمنام و ناشناخته برای گزارش از ایران استفاده می‌کردند.

آبراهامیان در نقد خود بر کتاب سربرنی و طرفه یادآوری می‌کند زمانی که سازمان بی‌بی‌سی می‌خواست یک استاد متخصص در امور ایران به نام پروفسور اِلوِل-ساتن را برای پوشش وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت به ایران اعزام کند، سفارت انگلستان در تهران و وزارت امور خارجه مخالفت کردند و مانع این سفر شدند چرا که او را فردی «ضد استعمار» می‌دانستند که ممکن است گزارش‌های مثبتی نسبت به نهضت ملی شدن نفت تولید و منتشر کند.

در گزارش اخیر سرویس جهانی بی‌بی‌سی علیه ایران هم یک نکته قابل توجه، اسامی تقریباً ناشناس نویسندگان گزارش بود. یکی از نویسندگان جوانی است که در سال‌های اخیر در بخش تحقیقات بی‌بی‌سی مشغول شده و دو نفر دیگر نام‌های جعلی یا مستعار هستند و هیچ سابقه روزنامه‌نگاری از آنها موجود نیست. واقعاً چرا بی‌بی‌سی برای گزارشی با این درجه از اهمیت که ساعت‌ها تیتر اصلی صفحه اینترنتی آن بود، از گزارشگران معروف و باسابقه خود که سال‌ها در ایران یا غرب آسیا کار کرده‌اند، استفاده نکرد؟ به احتمال زیاد به این دلیل که آن خبرنگاران حاضر نیستند اعتبار حرفه‌ای خود را برای انتشار گزارش‌های جعلی و بی‌پایه و اساس هزینه کنند. در وقایع 1401 ایران نیز روزنامه گاردین انگلستان سلسله گزارش‌هایی بشدت هیجانی و احساسی علیه ایران منتشر کرد که آکنده از ادعاهای تأیید نشده از افرادی مجهول‌الهویه درباره تعرض و تجاوز جنسی بود. نویسنده این گزارش‌ها خانمی جوان به نام «دیپا پارنت» بود که هیچ سابقه و تخصصی در امور ایران نداشت و آخرین فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش در نشریه یک بنگاه معاملات ملکی در هندوستان بود.

او به همراه «غنچه حبیبی آزاد» که شاغل در شبکه سلطنت‌طلب «من و تو» بود، چندین گزارش علیه ایران در گاردین منتشر کردند. گاردین برخلاف ضوابط و مقررات حرفه‌ای هویت سیاسی و وابستگی مالی حبیبی آزاد را از خوانندگان خود پنهان کرد و او را به عنوان خبرنگار مستقل معرفی کرد. همان‌طور که چند سال قبل در کتابی با عنوان «گزارش خاورمیانه» که در انگلستان منتشر شد اشاره کردم، در اغلب گزارش‌های ضد ایران در رسانه‌های غربی عناصر اپوزیسیون سلطنت‌طلب، منافقین و سایر گروهک‌ها نقش کلیدی ایفا می‌کنند.

مکس بلومنتال، خبرنگار تحقیقی مستقل هم چند سال قبل در گزارشی نشان داده بود که چگونه رسانه‌هایی مانند گاردین و بی‌بی‌سی با استخدام خبرنگاران بی‌نام و نشان و فاقد سابقه حرفه‌ای، در هماهنگی با سرویس‌های امنیتی برای تولید گزارش‌ها و اخبار جعلی علیه دولت‌های مستقل مانند نیکاراگوئه اقدام می‌کنند.

در پاسخ به این سؤال که چرا بی‌بی‌سی این گزارش را در سرویس جهانی خود و نه صرفاً بخش فارسی منتشر کرد، باید گفت که هدف این پروژه سیاسی و امنیتی قطعاً در سطح بین‌المللی تعریف شده است و نه صرفاً فضای داخلی ایران. به نظر می‌رسد تمرکز بر تخریب سپاه پاسداران در این گزارش واکنش مستقیمی به عملیات پر افتخار «وعده صادق» و بازتاب گسترده آن در سطح بین‌المللی، افتخارآفرینی این عملیات برای مسلمانان در منطقه و جهان اسلام و تقویت جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایران پس از این عملیات بوده است.

به نظر می‌رسد دولت انگلستان همچون گذشته بار دیگر سرویس جهانی بی‌بی‌سی را اجیر کرده است تا یک کارزار سیاسی علیه منافع ایران در سطح بین‌المللی راه‌اندازی کند. تلاش برای تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران در مجامع بین‌المللی یا وضع تحریم‌های جدید علیه ایران می‌تواند از جمله اهداف این کارزار باشد. در این راستا باید دستگاه دیپلماسی ایران بسیار فعال‌تر وارد عمل شود و خصوصاً در عرصه دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی رسانه‌ای این فضاحت بی‌بی‌سی و دولت انگلستان را در مجامع جهانی بر ملا کند.

یکی از اهداف دیگر دولت‌های غربی از دنبال کردن چنین هجمه تبلیغاتی علیه ایران، تحت‌الشعاع قرار دادن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نیز حملات وحشیانه پلیس در امریکا و اروپا به دانشجویان معترض در دانشگاه‌های این کشورهاست. البته حقیقت اینکه تمام حیثیت و ادعاهای فریبکارانه غرب در زمینه حقوق بشر، آزادی و دموکراسی - که معمولاً بهانه‌ای برای جنگ‌افروزی و کودتا و سرکوب ملت‌های مستقل بود – طی نسل‌کشی در غزه و نیز وقایع اخیر دانشگاه‌های امریکا و اروپا فروریخته و عریان بودن «پادشاهان لیبرال دموکراسی» بر همه مردم جهان، و خصوصاً بر جوانان و نخبگان خود این کشورها که سال‌ها در بند اسارت امپراطوری رسانه‌ای غرب نگاه داشته شده بودند، آشکار شده است. امروز دیگر همه فهمیده‌اند که آن نظام و حاکمیتی که بر کشورهای غربی مسلط است نه «لیبرال» است و نه «دموکراتیک».

این ذهن‌های بیدار و دل‌های پرشور و اراده‌های محکم را دیگر نمی‌توان با پروژه‌های جنگ روانی مبتنی بر جعلیات و ایران‌هراسی فریب داد. ماهیت پلید، اشغالگر و جنایتکار رژیم صهیونیستی اکنون برای همه آشکار شده و شعار نابودی این رژیم اکنون در دانشگاه‌های امریکایی به گوش می‌رسد. آنچه دولت‌های غربی و صهیونیست‌ها از آن بشدت وحشت کرده‌اند این است که حقانیت آن شعاری که جمهوری اسلامی ایران 45 سال پای آن ایستاد اکنون در سراسر جهان درک شده است.

اکنون آشکار شده است که ایران 45 سال پیشگام آزادی‌خواهانه‌ترین، عدالت‌طلبانه‌ترین، انسانی‌ترین و اخلاقی‌ترین شعار جهان یعنی «مرگ بر اسرائیل» بوده است. از این رو است که می‌خواهند به چهره تابناک ایران پنجه بکشند و البته که در این تلاش مذبوحانه هم به فضل الهی مفتضحانه شکست خواهند خورد. 

منبع:‌ ایران آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • تمامی دستگاه ها، پای کار امر به معروف و نهی از منکر بیایند
  • فردا؛ آخرین زمان ثبت‌نام نمایندگان نامزد‌ها در سامانه «داوطلب»
  • ببینید | ۳ تذکر مهم رهبر انقلاب به نمایندگان قبل از شروع مجلس دوازدهم
  • تعهد و تقوای سیاسی از شاخصه های نماینده در تراز انقلاب است
  • خبر مهم شورای نگهبان برای کاندیداهای دور دوم انتخابات
  • مهلت نامزدهای انتخاباتی برای معرفی نمایندگان خود تمدید نمی‌شود
  • تقلب و تقلای پادشاهان عریان لیبرال دموکراسی
  • چرایی اهمیت مشارکت در دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم 
  • رئیس سنی مجلس دوازدهم چه کسی خواهد شد؟
  • حضور پرشکوه مردم در آزمون بزرگ انتخابات